زهرا همان کسی است که بیت محقرش
طعنه زده به عرش و تمامی گوهرش
او را خدا برای خودش آفریده است
تا این که هر سحر بنشیند برابرش
شرط پیمبری به پسر داشتن که نیست
«مردی» پیمبر است که زهراست دخترش
مانند احترام خداوند واجب است
حفظ مقام فاطمه حتی به همسرش
یک نیمه اش نبوت و نیمش ولایت است
حالا علی صداش کنم یا پیمبرش
دست توسل همه انبیاء بود
بر رشته های چادری صبح محشرش
علی اکبر لطیفیان
به خاطر روز ولادت دو بیت آخرشو نزدم!
"از دامن زن مرد به معراج رود"
سالروز وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها) تسلیت باد.
کلیپی زیبا از کربلایی مصطفی شکوری
یا علی!
تو اگر ذوق کنی رنگ فلک می ریزد
کرک و پر از همه ی خیل ملک می ریزد
تو اگر سیزده ماه رجب سبزه شوی
سیزده بار ز اعداد نمک می ریزد
آی مردم!
ما دیوونه های امیرالمومنین ، عاشق عدد 13 هستیم.
سیزده برا اونایی نحسه که محبت مولا رو کم دارن!
روز جمهوری اسلامی مبارک
در روایت است که روزی ابوبکر و عمر و زبیر و عبدالرحمن بن عوف در منزل رسول اکرم جمع شدند.
حضرت آمدند و در جمع آنان نشستند.
سپس فرمودند: «گروهی از ما در طرف راست عرش خدا بر منبرهایی از نور قرار دارند که صورتهایشان نورانی و لباسهایشان نیز نورانی است و نور صورتشان چشم بینندگان را خیره میکند.»
ابوبکر پرسید: ای پیامبر خدا آنها کیستند؟
جوابی شنیده نشد.
زبیر: ای پیامبر خدا، آنها کیستند؟
جوابی شنیده نشد.
عبدالرحمن: ای پیامبر خدا ...
و باز هم جوابی شنیده نشد!
سپس حضرت علی علیه السلام فرمودند: ای پیامبر خدا، آنها چه کسانی هستند؟
پس ایشان فرمودند: «آنها قومی هستند که به واسطهی روح الله به یکدیگر محبت می ورزند. (دلهایشان به هم نزدیک می شود)، درحالی که هیچ نسب یا اموال مشترکی ندارند؛ آنها شیعهی تو هستند و تو امامشان هستی ای علی.»
( بحار الأنوار، ج 65، ص 139)
بعد از یه سفر مشتی امام رضا(علیه السلام)
اولین چیزی که به ذهن آدم می رسه
اینه که تا می تونه برا امام زمانش کار کنه
و اینم خاصیت تربیتی امام رضاست
مارو همیشه برا ظهور حضرت آماده می کنه.
استاد حوزه مون می گفت:
یکی از رفقای طلبه ش شدیداً اهل کار و تلاش بود.
همیشه در حال مطالعه خوابش می برد.
بهش می گفتیم: فلانی! چرا مثل همه جاتو نمیندازی یه گوشه راحت بخوابی؟
می گفت: من سرباز امام زمانم ، یعنی وقف امام زمانم ، حالا که وقفم حق تصرف در وقف رو ندارم ، نمی تونم با اختیار خودم برم بخوابم! ، پس تا موقعی که جون دارم کار می کنم ، تا موقعی که خوابم ببره ، اون موقع ست که می فهمم آقا راضیه.
اینجور منتظر موندن مرد میخواد!